main image

ماندن در رابطه بیمار

در صورتی که از رابطه تان رضایت ندارید ولی تلاش می کنید که تحت هر شرایطی این رابطه را حفظ کنید درون شما مسایلی وجود دارد که باید مورد بازنگری قرار گیرند.

حفظ رابطه به هر قیمتی

شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که در یک رابطه عاطفی آزار می بینید و اما همچنان به رابطه خود ادامه می دهید. شاید رابطه تان در مقایسه با روابط دیگران تنش ها و درگیری های زیادی دارد و برایتان عجیب است که چرا تمام روابطی که شما وارد آن می شوید برایتان آسیب زا است و با شما بدرفتاری می کنند. ممکن است کسانی که با آن ها وارد رابطه شده اید را مقصر تمام این مشکلات بدانید که با شما با احترام و محبت برخورد نمی کنند. شاید به این نتجه رسیده باشید که فرقی نمی کند که با چه کسی وارد رابطه عاطفی بشوید، در هر صورت به نیازهای شما پاسخ داده نمی شود، مورد پرخاشگری کلامی یا فیزیکی قرار می گیرید، کنار گذاشته می شوید و یا اینکه با شما خیانت خواهد شد. اگر این الگو در روابط شما با دیگران تکرار می شود لازم است که به یک خودشناسی بیشتر از خودتان برسید و به این سوالات پاسخ دهید که کودکی من در ارتباط با پدر و مادر چگونه گذشته است؟ آیا من با پدر و مادری بزرگ شده ام که با احترام و محبت با من رفتار می کردند یا خیر؟ من جذب چه افرادی می شوم؟ چه نیازهایی در من وجود دارد که مرا وارد چنین روابطی می کند؟ آیا واقعا من پذیرای مهر و محبت و احترام بیشتری هستم و اگر کسی با احترام و ملایمت با من رفتار کند چنین رابطه ای برایم هیجان خواهد داشت که جذب او بشوم یا آنکه فقط او را آدم خوبی می بینم ولی نمی توانم او را دوست داشته باشم؟ در صورتی که رابطه ای که در آن قرار گرفته اید، آشفته است و با این حال شما تلاش می کنید که هرطور شده است رابطه را حفظ کنید این احتمال وجود دارد که کودکی تان نیز با چنین الگوی آشنایی گذشته است. وقتی پدر و مادر رابطه زوجی رضایت بخشی ندارند با دو رویکرد با یکدیگر و شما تعامل می کنند: 1- پدر و مادر با یکدیگر به جنگ و دعوا می پردازند، آنقدر دعواها و تنش های بین والدین اوج میگیرد که به نیازهای شما هم پاسخ داده نمی شود و چه بسار مورد سرکوب قرار می گیرد. 2- پدر و مادر از اینکه از رابطه زوجی خود رضایت ندارند راه دوری و دوستی را پیش بگیرند، با هم تعامل چندانی نداشته باشند، کمترین سطح ارتباط را داشته باشند، ترجیح بدهند که دور از هم باشند و شما هم در این میان مورد بی توجهی و بی مهری قرار بگیرید.

چرا قادر به ترک رابطه بیمار خود نیستم؟

در چنین شرایطی شما ممکن است به 4 شیوه زیر از خودتان مراقبت کنید و از اینکه نیازهایتان برآورده نمی شود خودتان را تسکین دهید: 1- این آرزو را داشته باشید که روزی بی توجهی و پرخاشگری های والدین نسبت به شما تمام خواهد شد. اگر این راه را پیش گرفته باشید بدرفاری های والدین را نادیده می گیرید، چشمانتان را به واقعیت می بندید و در دنیای ذهنی خودتان به خالبافی هایتان ادامه می دهید که روزی این بدرفتاری ها تمام خواهد شد و با احترام و مهر و محبت با من رفتار خواهد شد. این خیالبافی ها به شما کمک می کند که از درد واقعیت در امان بمانید. 2- ممکن است یر این باور باشید که بی تفاوتی یا پرخاشگری پدر و مادر به این دلیل است که من به اندازه کافی خوب نیستم و خودتان را مقصر تمام بدرفتاری های پدر و مادر می بینید. 3- شاید به این نتیجه رسیده باشید که تمام انسان ها همین طور هستند و بدرفتاری های والدین طبیعی است و این شما هستید که باید هر عذابی را تحمل کنید. 4- به این نتیجه رسیده باشید که گرچه رفتارهای والدین درست نیست اما در باطن انسان های خوبی هستند تا اینگونه با بدرفتاری های والدین کنار بیایی. وقتی در چنین خانواده ای بزرگ شده اید و بی توجهی یا پرخاشگری پدر و مادر را نسبت به خودتان دریافت کرده اید، گر چه این نوع رابطه برایتان خوشایند نیست اما این الگو برایتان آشنا است. بسیار طبیعی است که شما جذب فردی شوید که با شما همانطور رابطه برقرار می کند که نزدیکانتان با شما رابطه برقرار کرده اند. از این رو شما از همان ابتدا وارد روابطی می شوید که نسبت به شما پرخاشگری یا بی توجهی دارند و چون این الگو برای شما آشنا است و در کودکی حداقل به یکی از 4 شیوه ی مطرح شده در بالا مجهز شده اید در این رابطه می مانید. بنابراین تا زمانی که خودتان از آسیب هایی که خورده اید و از شیوه هایی که برای مقابله با این آسیب ها آموخته اید، آگاه نشوید و رشد نکنید، تنها قادر به ایجاد و برقراری رابطه ای خواهید بود که در آن مهارت و تجربه زیادی دارید.

نوشته شده توسط دکتر مجید هاشمی گل مهر

برای هماهنگی وقت مشاوره با نویسنده کلیک کنید