حفظ رابطه به هر قیمتی
شاید شما هم از آن دسته افرادی باشید که در یک رابطه عاطفی آزار می بینید و اما همچنان به رابطه خود ادامه می دهید. شاید رابطه تان در مقایسه با روابط دیگران تنش ها و درگیری های زیادی دارد و برایتان عجیب است که چرا تمام روابطی که شما وارد آن می شوید برایتان آسیب زا است و با شما بدرفتاری می کنند. ممکن است کسانی که با آن ها وارد رابطه شده اید را مقصر تمام این مشکلات بدانید که با شما با احترام و محبت برخورد نمی کنند. شاید به این نتجه رسیده باشید که فرقی نمی کند که با چه کسی وارد رابطه عاطفی بشوید، در هر صورت به نیازهای شما پاسخ داده نمی شود، مورد پرخاشگری کلامی یا فیزیکی قرار می گیرید، کنار گذاشته می شوید و یا اینکه با شما خیانت خواهد شد. اگر این الگو در روابط شما با دیگران تکرار می شود لازم است که به یک خودشناسی بیشتر از خودتان برسید و به این سوالات پاسخ دهید که کودکی من در ارتباط با پدر و مادر چگونه گذشته است؟ آیا من با پدر و مادری بزرگ شده ام که با احترام و محبت با من رفتار می کردند یا خیر؟ من جذب چه افرادی می شوم؟ چه نیازهایی در من وجود دارد که مرا وارد چنین روابطی می کند؟ آیا واقعا من پذیرای مهر و محبت و احترام بیشتری هستم و اگر کسی با احترام و ملایمت با من رفتار کند چنین رابطه ای برایم هیجان خواهد داشت که جذب او بشوم یا آنکه فقط او را آدم خوبی می بینم ولی نمی توانم او را دوست داشته باشم؟ در صورتی که رابطه ای که در آن قرار گرفته اید، آشفته است و با این حال شما تلاش می کنید که هرطور شده است رابطه را حفظ کنید این احتمال وجود دارد که کودکی تان نیز با چنین الگوی آشنایی گذشته است. وقتی پدر و مادر رابطه زوجی رضایت بخشی ندارند با دو رویکرد با یکدیگر و شما تعامل می کنند: 1- پدر و مادر با یکدیگر به جنگ و دعوا می پردازند، آنقدر دعواها و تنش های بین والدین اوج میگیرد که به نیازهای شما هم پاسخ داده نمی شود و چه بسار مورد سرکوب قرار می گیرد. 2- پدر و مادر از اینکه از رابطه زوجی خود رضایت ندارند راه دوری و دوستی را پیش بگیرند، با هم تعامل چندانی نداشته باشند، کمترین سطح ارتباط را داشته باشند، ترجیح بدهند که دور از هم باشند و شما هم در این میان مورد بی توجهی و بی مهری قرار بگیرید.