main image

آیا من هم کودک آزار هستم؟

کودک آزاری جسمی،جنسی و یا روانی (عاطفی) آسیب های جدی و همیشگی در شخصیت کودک ایجاد می کند.

کودک آزاری چیست؟

تعریف کودک آزاری کودک آزاری در ذهن بسیاری از والدین به معنای آن است که کودک مورد آسیب جسمی و جنسی قرار گرفته باشد در صورتی که شکل های دیگری از کودک آزاری نیز وجود دارند که در بسیاری از موارد آسیب های شدیدتری را در کودک ایجاد می کنند و کودک در بزرگسالی نیز از تاثیرات ناشی از آن ها رنج می برد. کودک آزاری به هر نوع رفتاری گفته می شود که توسط پدر و‌ مادر یا دیگران بر روی کودک(فرد زیر 18 سال) انجام می گیرد و به سلامتی جسمی و روانی وی آسیب می رساند. پدر و مادرها تا حد زیادی از این موضوع آگاه هستند که تعرض جنسی و پرخاشگری فیزیکی نسبت به کودک تا چه حد برای کودک آسیب زا است اما در این میان بسیاری از والدین آگاه نیستند که برخی از رفتارهای آنان نیز کودک آزاری محسوب می شود. برای مثال والدینی که کودک خود را در کلاس های متعدد شرکت می دهند تا کودک بتواند در مقاطع تحصیلی بالاتر از سن تقویمی و هوشی خود تحصیل کند نیز نوعی کودک آزاری است. کودک آزاری جسمی به هر نوع رفتاری گفته می شود که منجر به ایجاد آسیب بدنی در کودک می شود مانند داغ کردن کودک و ایجاد جراحت یا کبودی روی بدن کودک . کودک آزاری جنسی به هر نوع بهره کشی جنسی از کودک اشاره دارد مثل: نشان دادن فیلم و عکس های جنسی، ایجاد رابطه صمیمانه با کودک و بهره کشی جنسی از کودک(اغفال)، لمس کردن و وادار کردن کودک به انجام رفتارهای جنسی (تعرض)و ازدواج زودهنگام . کودک آزاری صنعتی به کار گرفتن کودکان (افراد زیر ۱۸ سال) در امر تولید، خدمات، صنعت و کشاورزی کودک آزاری روانی (عاطفی) سه نوع کودک آزاری که در بالا اشاره شد برای بسیاری از والدین با معنا است و عموما والدین سعی دارند که در برابر این‌آسیب ها از فرزندان شان مراقبت نمایند اما پدر و مادرها عموما به کودک آزاری روانی یا عاطفی توجه چندانی ندارند و نمی دانند که تا چه حد رشد سالم کودک را به خطر می اندازد. شدیدترین نوع کودک آزاری، کودک آزاری جنسی است و بعد از آن کودک آزاری روانی یا عاطفی در رتبه دوم قرار می گیرد که شامل موارد زیر می باشد: بی توجهی نسبت به کودک، غفلت از کودک، طرد کردن، نادیده گرفتن، تحقیر کردن و وادار کردن کودک به رفتارهای نامناسب (مثل قهر کردن با مادر یا پرخاشگری بر علیه پدر)

خانواده های آشفته و کودک آزاری

بسیار مهم است که کودک در یک خانه با جو عاطفی سالم رشد کند تا از یک شخصیت سالم برخوردار باشد اما فراهم کردن یک محیط سالم عاطفی برای کودک زمانی امکان پذیر است که خود پدر و مادر از شخصیت سالمی برخوردار باشند و یک رابطه زوجی سالم با هم برقرار کرده و با نقش والدینی خود سازگار شده باشند. در صورتی که زن و شوهر با هم سر سازگاری نداشته و در یک رابطه زوجی آشفته گیر افتاده باشنداحتمال اینکه کودک در چنین خانواده ای مورد آزار روانی یا عاطفی باشد بسیار زیاد است. رابطه زوجی آشفته زمانی که رابطه زن و شوهر پر از جنگ و دعوا باشد جو عاطفی خانه ای که کودک در آن‌ محیط رشد می کند عموما با احساساتی نظیر خشم، عصبانیت، ناراحتی و تنفر مسموم شده است و مدام کودک در اضطراب و نگرانی قرار دارد که مبادا یکی از والدین خانه را ترک کند، پدر و مادر طلاق بگیرند و یا اینکه به یکدیگر آسیب بزنند. ماندن در این وضعیت و تجربه اضطراب به مدت طولانی برای کودک بسیار آسیب زا است، کودک زمانی که خانه را ترک می کند تا در مدرسه حضور داشته باشد نگران خانه است، در کلاس تمرکز ندارد و در خانه نیز آرامش روانی ندارد. با کوچکترین نشانه های دعوا بین پدر و مادر شدیدا برانگیخته می شود و در مواقعی تلاش می کند تا پدر یا مادر را آرام کند، در دفاع از یکی از والدین رفتار کند و از والد دیگر تنفر داشته باشد. در چنین شرایطی است که کودک از والدین می شنود که به خاطر او یکدیگر را تحمل می کنند و اگر کودک به دنیا نیامده بود از هم جدا می شده اند ‌‌و کودک خودش را علت تداوم مشکلات والدین می داند. در نهایت، کودک به جای اینکه غرق در دنیای کودکی خود باشد در مشکلات دنیای بزرگسالی والدین شرکت داده می شود و تلاش می کند بار مشکلاتی که دو بزرگسال نمی توانند به دوش بکشند را بر عهده بگیرد. رابطه آسیب زای پدر و مادر -کودک زن و شوهری که نتوانسته اند با نقش همسری خودشان سازگار شوند در نقش والدینی خود نیز ناتوان می مانند. زنی که از همسرش خشم و عصبانیت دارد خشم خود را روی کودک خالی می کند و پدری که می بیند کودک نیز از مادر طرفداری می کند او را مورد بی مهری و بی توجهی قرار می دهد. زوجی که با هم سازگاری ندارند یکی از والدین به کودک بیش از حد نزدیک می شود و مانع از مستقل بار آمدن وی می شود و کودک به این باور می رسد که در حق وی فداکاری زیادی داشته است ‌‌و تمام عمر خودش را به این والد بدهکار و مدیون می داند به نحوی که حتی بعد از ازدواج نیز همسرش با او این مشکل را خواهد داشت که مادر را اولویت زندگی اش قرار داده است. یک مشکل پایدار و همیشگی که رابطه زوجی اش را به شکست خواهد رساند. تحقیر، سرزنش و مورد مقایسه قرار دادن کودک با دیگران حتی ممکن است زن و شوهر با یکدیگر سازگار شده باشند اما در ارتباط با فرزند رفتارهایی را در پیش بگیرند که کودک را آزار می دهند. زمانی که با پرخاشگری کلامی (تحقیر، توهین، سرزنش، فحش و ناسزا) با کودک حرف می زنند در واقع به کودک این پیام را ارسال می کنند که شایسته احترام نیست و مانع از رشد عزت نفس در کودک خود می شوند. و یا زمانی که با کودک دیگری او را مورد مقایسه قرار می دهند به کودک خود این پیام را ارسال می کنند که تو خوب نیستی . چنین پیام هایی از جانب والدین به کودک باعث می شود که کودک از چیزی که هست در رنج و عذاب باشد. غفلت از کودک نوع دیگری از کودک آزاری روانی یا عاطفی است که والدین به نیازهای کودک توجه نشان نمی دهند. در اینجا لازم است که والدین از تفاوت بین دو مفهوم «نیاز» و «خواسته» آگاه باشند. «نیاز» های کودک مواردی هستند که در صورت برآورده نشدن رشد شخصیتی سالم در کودک به خطر می افتد. اما «خواسته» ها در صورت برآورده نشدن به رشد سالم کودک آسیبی نمی زنند. برای مثال کودک نیاز دارد که والدین امکان تحصیل و آموزش را برای او فراهم کنند که باید برایش فراهم کنند اما زمانی که کودک پنج ساله می خواهد گوشی موبایل داشته باشد در صورت برآورده نشدن این‌خواسته رشد روانی سالم در کودک هیچگونه آسیبی نمیبیند. نیازهای کودک که والدین نباید از آن غفلت کنند موارد زیر است: -نیازهای زیستی از جمله پوشش، غذا، خانه ای امن برای زندگی و خواب - بهداشت -آموزش -نظارت بر رفتارهای کودک و مراقبت از وی و پیشگیری از آسیب های جسمی، جنسی و روانی در کودک.

نوشته شده توسط دکتر مجید هاشمی گل مهر

برای هماهنگی وقت مشاوره با نویسنده کلیک کنید

سید مانی هاشمی

من مشکل دارم و پدر و مادر نمخوام در زندگی من مشکل است به من هیچ ربطی ندارد و من دیپلم گرفتم میخوام ازدواج کنم و بچه دار شویم خونه جدید داشته باشم هرگز نمی توانم با مادر و پدر در زیر سقف زندگی نکنم عد های آینده مانی از این خانواده جدا شد