main image

چرا روابط من به شکست می رسد ؟

اینکه روابط شما با الگوی یکسانی به شکست می رسد بدان‌معنا است که شما فقط قادر به برقراری چنین روابطی هستید هر چند که در آرزوی یک رابطه امن هستید.

اهمیت مفهوم دلبستگی در روابط عاطفی

اینکه روابط عاطفی شما به شکست می رسد این امر تماما نمی تواند به این دلیل باشد که مشکل از جانب شریک عاطفی تان بوده و شما در این شکست ها نقشی نداشته اید، شریک عاطفی تان مناسب رابطه نبوده و شما برای این که این رابطه را حفظ کنید از خودگذشتگی زیادی نشان داده اید و باز هم در نهایت رها شده اید. یا ممکن است بر این باور باشید از همان ابتدا می دانستید که شریک عاطفی تان مناسب شما نیست و با اصرارهای او در رابطه مانده اید و با گذشت زمان، هنوز هم دیدگاه شما تغییر نکرده است و او را مناسب رابطه عاطفی نمی دانید. واقعیت این است که اگر شما خودتان مناسب یک رابطه عاطفی امن و صمیمی و پایدار باشید جذب روابطی نمی شوید که کنار گذاشته شوید و یا اینکه در روابطی قرار بگیرید که فشار زیادی از شریک عاطفی تان دریافت کنید که با او بمانید. اینکه در چنین روابطی قرار می گیرید به این‌ معنا است که درون شما هم چیزهایی وجود دارد که شما را به درگیر شدن در چنین روابط ناامنی سوق می دهد . گر چه شما از این رابطه رضایت ندارید اما این الگوی ارتباطی برای شما آشنا است و به همین دلیل شما جذب چنین روابطی می شوید. توجه داشته باشید که الگوهای ناسالم گر چه برای شما آزاردهنده هستند اما برای شما آشنا به نظر می رسند و برایتان قابل پیش بینی است. شما قبلا در چنین الگوهای ناسالمی بوده اید و به خوبی یاد گرفته اید که چه رفتارهایی را پیش بگیرید و می توانید رفتارهای شریک عاطفی تان را نیز به راحتی پیش بینی کنید. این رابطه برای شما رضایت بخش نیست اما شما فقط قادر به برقراری چنین روابطی هستید و رابطه های امن برای شما جذابیت و هیجانی به همراه ندارند حتی اگر با فرد امنی در رابطه باشید که به نیازهای شما پاسخ می دهد قرار بگیرید این رابطه برای شما همراه با هیجان نخواهد بود و در چنین حالتی ممکن است بر این باور باشید او را دوست دارید ولی عاشقش نیستید و در بهترین حالت او را فرد خوبی بدانید اما مناسب رابطه عاطفی ندانید چرا که این الگوی ارتباطی برای شما ناآشنا است. شاید این‌ سوال در شما شکل گرفته باشد که چرا باید با خودمان این کار را بکنیم و جذب روابطی بشویم که برایمان آزاردهنده و دردناک است؟ برای پاسخ دادن به این سوال لازم است که درک درستی از مفهوم بسیار مهم «دلبستگی» داشته باشید. دلبستگی در واقع، به کیفیت رابطه بین کودک -مادر اشاره دارد و به این معنا است که همان رابطه ای که در بدو تولد بین کودک - فرزند ایجاد می شود کودک در بزرگسالی نیز جذب روابطی می شود که شبیه به رابطه اولیه او با مادر است. شاید شما هم مثل افرادی که این نظریه روانشناس مشهور جان بالبی را بی اعتبار دانستند بر این باور باشید که یک دیدگاه علمی نیست. زمانی که بالبی این دیدگاه را مطرح کرد و بر کیفیت رابطه کودک -مادر تاکید کرد که در روابط افراد در بزرگسالی نیز نقش دارد، دیدگاه او را احساساتی و غیر علمی در نظر گرفتند اما بعد از جنگ‌جهانی دوم بالبی و همکارانش پژوهش هایی را انجام دادند که نظریه او را تایید می‌کرد از آن زمان تا کنون پژوهش های بیشماری در ارتباط با این دیدگاه انجام شده است و نتایج پژوهش ها دیدگاه بالبی را تایید می کند تا حدی که هیچ نظریه ای به اندازه نظریه ی بالبی از عشق در متون روانشناسی از اعتبار علمی برخوردار نیست. حالا که این دیدگاه از اعتبار علمی بالایی برخوردار است و‌ در روابط عاطفی ما عمیقا نقش دارد می توانید بر مبنای آن متوجه شوید که چرا روابط تان به شکست می رسد. زمانی که شما به دنیا آمدید در واقع از یک محیط کاملا امن (رحم مادر-جایی که تمام نیازهای شما بدون هیچ زحمتی از طریق بند ناف متصل به مادر برآورده می شد) به یک‌محیط ناامن منتقل شدید. حالا برآورده شدن نیازهای شما بستگی به رفتارهای مادر دارد و از طرفی هم به قدری ضعیف و ناتوان هستید که خودتان قادر به براوردن نیازهایتان نیستید. در صورتی که مادر در دسترس شما باشد و نسبت به نیازهای شما پاسخگویی داشته باشید شما در رابطه با مادر احساس امینت خواهید داشت. این اطمینان را دارید که مادر نیازهای شما را برآورده خواهد کرد و نگران چیزی نیستید. برای مثال زمانی که نیاز به غذا دارید مادر بلافاصله به شما شیر می دهد و یا زمانی که تلاش می کنید راه بروید و زمین می خورید مادر بلافاصله شما را از زمین بلند می کند، در آغوش می کشد و برای اینکه شما را تسکین دهد مورد نوازش قرار می دهد. در چنین رابطه ای شما احساس امنیت دارید و بر این باور هستید که مادر شما را رها نخواهد کرد. زمانی که از شما دور می شود این اطمینان را دارید که هر زمان که به او نیاز داشته باشید به سوی شما خواهد آمد. این‌نوع رابطه کودک -مادر در شما «سبک دلبستگی ایمن» را شکل خواهد داد و شما در بزرگسالی نیز در جستجوی روابطی خواهید بود که با شما اینگونه رفتار می کنند، به نیازهای شما پاسخ داده می شود و شما هم‌متقابلا قادر به برقراری چنین رابطه ای هستید. زمانی که شریک عاطفی تان از شما دور می شود دلتنگ او ‌می شوید اما ترس آن را ندارید که شما را رها کند. همیشه کیفیت رابطه مادر با کودک به این شکل نیست، بنا به دلایل زیادی از جمله ناخواسته بودن فرزند، بیماری مادر، رابطه زوجی آشفته والدین، مرگ مادر و یا هر دلیل دیگری که باعث می شود مادر در دسترس فرزند نباشد و یا اینکه در دسترس فرزند باشد ولی پاسخگوی نیازهای او نباشد کودک احساس ناامنی در رابطه با مادر خواهد داشت. در چنین شرایطی دو نوع «سبک دلبستگی ناایمن» در کودک شکل می گیرد که کودک را در آینده نیز در رنج قرار خواهد داد: یک: در صورتی که شما در کودکی نیاز به مادرتان داشته باشید اما مادر در دسترس نباشد و یا پاسخگوی نیاز شما نباشد مثلا به دلیل درد در قسمتی از بدن گریه کنید اما مادر حضور نداشته باشد و یا اینکه به گریه های شما توجهی نکند این احتمال وجود دارد که شما به این نتیجه برسید که در این دنیای ناامن کسی نسبت به نیازهای شما پاسخگو نخواهد بود و از این پس تصمیم بگیرید طوری عمل کنید که به دیگران نیاز نداشته باشید و یا اینکه نیازتان را به مادر نگویید و از اینکه مادر از شما دور می شود و شما را تنها می گذارد نسبت به مادر بی تفاوت باشید. در اینصورت«سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی»در شما شکل می گیرد و در بزرگسالی نیز نسبت به شریک عاطفی تان بی تفاوت رفتار می کنید چون بر این باور هستید که او نسبت به نیازهای شما پاسخگو نخواهد بود و به اون نشان می دهید ترسی از رها شدن از جانب وی ندارید. دوم: در صورتی که مادر نسبت به نیازهای شما پاسخگو نباشد ممکن است که این ترس و اضطراب در شما ایجاد شود که اگر مادر نیازهایتان را پاسخ ندهد شما از بین خواهید رفت از این رو مدام نگران آن هستید که مادر شما را رها کند. با دور شدن مادر شدیدا دچار اضطراب و نگرانی می شوید که مبادا شما را رها کند حتی بعد از اینکه مادر به سمت شما بازمی گردد شما همچنان در ترس و نگرانی هستید وآرامش ندارید چرا که همچنان ترس از آن دارید که مادر می تواند شما را به حال خودتان رها کند. در چنین حالتی «سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی »در شما شکل می گیرد که در بزرگسالی نیز مدام ترس از رها شدن از جانب شریک عاطفی تان دارید. با کوچکترین تعارضی اضطراب هایتان فعال می شود که مبادا رها شوید. زمانی که شریک عاطفی تان از شما دور می شود ترس هایتان بر شما غلبه می کند و حتی زمانی هم که در کنار هم قرار کرفته اید در آرامش نیستید چرا که همچنان نگران دور شدن او از خودتان هستید.

سبک دلبستگی مرا به کجا خواهد برد؟

اگر شما از سبک دلبستگی ایمن برخوردار باشید در روابط عاطفی تان از از خودتان مطمئن هستید قدرت ابراز نیازهای خود را دارید و می توانید نسبت به برآوردن نیازهای شریک عاطفی تان حساس باشید و از صمیمیت بین خودتان لذت ببرید. حتی اگر با فردی که سبک دلبستگی ناایمن دارد وارد رابطه شده باشید از همان ابتدا از اینکه به نیازهای شما بهایی داده نشود این الگوی ارتباطی برای شما آشنا نیست و به احتمال زیاد از همان به این رابطه ادامه نمی دهید. اینکه شما در روابط تان به شکست می رسید می تواند به این دلیل باشد که خودتان از سبک دلبستگی ایمن برخوردار نیستید. برای مثال شخصی که سبک دلبستگی اجتنابی است با رفتارهایش به شما نشان می‌دهد که می تواند شما را ترک کند و شما در چنین شرایطی مضطرب می شوید که مبادا از جانب او کنار گذاشته شوید و تلاش افراطی برای نگه داشتن وی در رابطه می کنید اما او به دیگران اعتماد ندارد که نسبت به نیازهایش پاسخگویی داشته باشند نسبت به این تلاش های شما بی تفاوت می ماند و شما تلاش بیشتری از خودتان نشان می دهید و همیشه نگران آن هستید که مبادا شما را ترک کند و این چرخه مدت ها تکرار می شود. یا اگر سبک دلبستگی شما اجتنابی باشد شریک عاطفی تان هر چه اصرار می کند که نسبت به نیازهای وی پاسخگویی داشته باشید شما بیشتر عقب می کشید و از اینکه این همه فشار بر شما وارد می کند از او دور می شوید. با آگاهی از مفهوم دلبستگی می توانید درک بهتری از عملکرد خودتان در رابطه عاطفی تان داشته باشید و بدانید که ناتوانی شما در برقراری رابطه امن منجر به شکست روابط عاطفی تان می شود.

نوشته شده توسط دکتر مجید هاشمی گل مهر

برای هماهنگی وقت مشاوره با نویسنده کلیک کنید