عشق و تنهایی
جالب است که بسیاری از افراد به دلیل اینکه از تنهایی شان فرار کنند وارد رابطه عاطفی می شوند تا از بودن در کنار شخصی دیگر از درد تنهایی شان کم کنند. اگر شما هم از اینکه علیرغم ازدواج و قرار گرفتن در رابطه عاطفی احساس تنهایی دارید و درد تنهایی باعث شده است که از رابطه تان رضایت نداشته باشید باید از این موضوع آگاه باشید که تنهایی با سرشت انسان همین شده است و هیچ رابطه ی صمیمی و نزدیکی قادر به از بین بردن اخساس تنهایی نیست. تا زمانی که تلاش می کنید از تنهایی تان کم کنید و از شریک عاطفی تان مدام شکایت دارید که شما را تنها گذاشته است، بیشتر ناامید می شوید. در واقع، افرادی که قادر به سر کردن با تنهایی خودشان نباشند هیچوقت یک عشق واقعی را تجربه نخواهند کرد. شما نمی توانید بدون اینکه با تنهایی هایتان کنار آمده باشید در کنار شخص دیگری نیز قرار بگیرید و عشق را تجربه کنید. کنار آمدن با تنهایی، مقدمه ی عشق و دوست داشتن و دوست داشته شدن است. وقتی که نمی توانید به تنهایی رو پای خودتان بایستید، زمانی که وارد رابطه با کسی می شوید نیز نمی توانید کنار او بایستید بلکه مدام می خواهید به او بچسبید و بار مراقبت از خودتان را به دوش دیگری بیاندازید. گرچه ممکن است شریک عاطفی تان شما را برای مدتی کوتاه تحمل کند اما طولی نمیکشد که خسته می شود. او نمی تواند همانند یک کودک شما را بر روی دوشش قرار دهد بلکه از شما انتظار آن را دارد که در کنارش بایستید، با او متحد شوید، مثل یک تیم و هماهنگ با هم با مسایل و سختی های زندگی مقابله کنید. در صورتی که شخصیت مستقلی نداشته باشید و با هدف کم کردن تنهایی وارد رابطه عاطفی شده باشید خیلی زود ناامید خواهید شد. ازدواج هم نمی تواند درد تنهایی را کم کند بلکه متوجه شما را متوجه این موضوع خواهد کرد چاره ای جز تحمل تنهایی هایتان ندارید.بسیاری از نیازها و احساسات شما برای شریک عاطفی تان قابل درک نخواهد بود و با برآورده نشدن نیازهایتان احساسات دردناکی خواهید داشت که به تنهایی باید با آن ها سر کنید. درک واقع بینانه از رابطه های زوجی خوشبخت به شما کمک می کند که تا با احساس تنهایی هایتان سر کنید. بنا به نتیجه پژوهش ها در مورد زوج های خوشبخت، همسران فقط در سی درصد مواقع درک درستی از هم دارند و در هفتاد درصد مواقع یا درک ناقصی از هم دارند و یا اصلا درکی از یکدیگر ندارند اما همین سی درصد برای خوشبختی کافی است.