گفتگوی بیمارگونه
ما یاد نگرفته ایم شبیه افراد بزرگسال بالغ در رابطه مان رفتار کنیم. اغلب اوقات از طریق پرخاشگری منفعلانه پاسخ می دهیم و علت ناراحتی و خشم مان را بیان نمی کنیم، در عوض قهر می کنیم، با طرف مقابل مان خصمانه رفتار میک نیم بدون اینکه علت این رفتار را بداند. انتظار داریم دیگران ذهن ما را بخوانند و از نیازها و خواسته های ما خبر داشته باشند و اگر نتوانند پاسخگوی نیاز ما باشند قشقرق به پا می کنیم. زمانی که دچار ابهام می شویم و علت رفتار دیگری را نمی دانیم به جای پرسیدن علت، در ذهنمان فرضیه سازی می کنیم، به جای او فکر می کنیم، به جای او تصمیم می گیریم و در نهایت به نفع خودمان دست به پیش بینی می زنیم، شواهد تاییدکننده فرضیه های ذهنی مان را پیدا می کنیم و آنها را تایید می کنیم. ما انتظار داریم سایرین ذهن ما را بخوانند و یا فکر می کنیم هر چیزی که ما فکر می کنیم درست است. غافل از اینکه نه ما توانایی ذهن خوانی داریم و نه دیگران. یکی از نشانه های عدم بلوغ در رابطه عدم بیان مسائل و انتظارات و خواسته ها و همچنین توقع فهمیدن همه مسائل توسط دیگری بدون بیان آن ها است.