شاید در نگاه اول علت آشفتگی رابطه زوجی به خاطر رابطه بیش از حد یکی از همسران با دوستانش باشد ولی همیشه اینطور نیست. اگر همسرتان رابطه با دوستانش را بر رابطه زوجی تان اولویت داده است شاید به این دلیل باشد که حلقه ی دوستان به عنوان پناهگاهی برای همسرتان است تا خودش را از جنگ و جدل هایی که دارید دور نگه دارد. وقتی مدام با همسرتان در جنگ و جدل هستید و همسرتان نمی تواند با شما حرف بزند و یا اینکه نسبت به او بی تفاوت هستید انگار که وجود ندارد، در چنین شرایطی همسرتان از شما دور می شود و از اینکه می تواند با دوستانش بدون اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد رابطه داشته باشد. حتی ممکن است همسرتان تلاش کند رابطه با دوستان را به روابط خانوادگی تبدیل کند تا با حضور پررنگ دوستان مشکلات زوجی تان را فراموش کنید. اما همیشه اینطور نیست که رفیق بازی همسرتان بدلیل رابطه زوجی آشفته تان باشد بلکه رفیق بازی همسرتان باعث شده است که از رابطه زوجی تان رضایت نداشته باشید. رابطه سالم با دوستان در دوره های مختلف سنی معنای متفاوتی دارد. طبیعی است که در دوره نوجوانی و اوایل بزرگسالی (۱۸ تا ۲۴ سالگی) نسبت به دوستان مان احساس وفاداری زیادی داشته باشیم، وقت زیادی را با آن ها بگذرانیم، تفریحات مشترکی داشته باشیم و … .در این دوره های سنی رابطه با دوستان سالم باعث رشد ما نیز می شود، تجارب بسیاری را به دست می آوریم و افراد قابل اعتمادی را برای آینده حفظ می کنیم که اطمینان داریم در شرایط سخت زندگی مان می توانیم روی کمک آن ها حساب کنیم. اما بعد از گذشت دوره نوجوانی و بزرگسالی اولیه، وارد دوره بزرگسالی (۲۵ تا ۴۰) سالگی مان می شویم. در این دوره سنی دو تکلیف اساسی داریم: عشق و کار. در صورتی که وارد بزرگسالی شویم ولی همچنان نسبت به دوستان مان وفاداری داشته باشیم تا حدی که رابطه های دوستی بر دو تکلیف عشق یا کار اولویت داشته باشد سلامت روانی مان مورد تهدید قرار می گیرد. اگر همسرتان در بزرگسالی نیز رابطه با دوستان را به رابطه با شما و کار ترجیح می دهید نگرانی های شما کاملا درست است. در بزرگسالی و میانسالی که رابطه با دوستان به صورت افراطی وجود دارد و کار و رابطه زوجی در درجه چندم قرار می گیرند عموما شاهد آن هستیم که در این گروه های دوستی هدفی دنبال می شود که جامعه پسند نیستند.مصرف مواد، رابطه های فرازناشویی، پرداختن به یک کار غیرقانونی و مواردی از این قبیل وجود دارد که دوستان بزرگسال یا میانسال را دور هم جمع کرده است. در اینجا است که زنگ خطر برای رابطه زوجی به صدا درآمده است.

-ابتدا به این سوال پاسخ دهید که آیا رابطه ی ‌پررنگ همسرتان با دوستانش پس از جنگ و جدل های طولانی بین او و شما ایجاد شده است یا خیر؟ در صورتی که پاسخ شما به این سوال مثبت باشد باید آگاه باشید که زنگ خطری که برای رابطه تان به صدا درآمده است را جدی بگیرید و راهی جز جنگ با همسرتان برای رسیدگی به مشکلات زوجی تان پیدا کنید. -در صورتی که همسرتان عنوان می کند که از رابطه با شما رضایت دارد و تنها چیزی که از شما می خواهد این است که نسبت به رابطه افراطی با دوستانش شکایتی نداشته باشید، در ابتدا تلاش کنید از این موضوع آگاه شوید که در دایره ی دوستان همسرتان چه چیزی می گذرد. - سپس با همسرتان در مورد موضوع با ملایمت صحبت کنید، بدون اینکه پرخاشگری داشته باشید و یا اینکه به دوستانش توهین کنید. احساساتی که دارید را با احترام به همسرتان بیان کنید و از اینکه نیاز به اولویت بودن رابطه زوجی تان برآورده نمی‌شود با او گفتگو کنید. -راه هایی را برای داشتن فعالیت های مشترک بیابید. - مسئولیت های بیشتری را در ارتباط با امور خانه و فرزندان به همسرتان واگذار کنید. تمام مسئولیت ها را به تنهایی به دوش نکشید و از همسرتان بخواهید که همکاری بیشتری بکند. - از یک زوج درمانگر کمک بگیرید.